بیش مسئولیت پذیری در محل کار

بیش مسئولیت پذیری در محل کار

آیا کارهای اضافی به برنامه‌ کاری خود اضافه می‌کنید که نباید در آنجا باشند؟ آیا در پیدا کردن زمان برای تفکر، استراتژی‌سازی و برنامه‌ریزی مشکل دارید؟
احتمالاً شما بیش‌کارکرد هستید.
خبر خوب این است که وقتی به این الگو آگاه شوید، زمان و انرژی برای انجام وظایف کلیدی که فقط شما به عنوان رهبر می‌توانید انجام دهید، آزاد خواهد شد.


اخیراً با یک بحث عالی درباره بیش‌کارکردی در کتاب “بازآفرینی” نوشته دکتر مری سی. لین، روانشناس بالینی، مواجه شدم. این کتاب به طور خاص بر روی رهبری متمرکز نیست، اما در فصلی به نام “عملکرد بالا یا بیش‌کارکردی”، لین توضیح می‌دهد که چگونه او در نقش مدیر اجرایی و روانشناس ناظر در یک کلینیک بزرگ، تا حد خستگی بیش‌کارکردی کرده است.
لین بیش‌کارکردی را به عنوان “پذیرفتن مسئولیت نه تنها برای زندگی خود، بلکه برای زندگی افرادی که در اطراف شما هستند” تعریف می‌کند.
با تمایلات خوشایند برای مردم و تمایل به حفاظت از تیم خود، نقش‌های غیررسمی و خود منصوب شده او شامل “ناظر، لوله‌کش، تعویض کننده لامپ، تعمیرکار، دستیار اداری، پرونده‌نگار، نظافتچی و تشویق کننده” بود.

بیش‌کارکردها ظرفیت‌های بسیار بالایی دارند، مسئولیت‌پذیر و قابل اعتماد هستند و اغلب در سطح بالایی عملکرد دارند. عملکردهای بالا در طول زندگی خود برای عملکرد چشمگیرشان تشویق و تأیید دریافت کرده‌اند. آن‌ها به خاطر توانایی‌شان در انجام چند کار همزمان، برآورده کردن انتظارات بالا، انجام کارهای سخت و به پایان رساندن وظایف، به رهبری ارتقا می‌یابند.
لین می‌نویسد: “رهبران با عملکرد بالا… توسط انتظارات بالا هدایت می‌شوند و می‌توانند به این چرخه بیش‌کارکردی برای جبران کمبودهایی که در اطراف خود می‌بینند، گرفتار شوند. و بنابراین، افراد متعهد و با وجدان اغلب خود را تا حد فرسودگی شغلی به کار می‌گیرند.”
بیش‌کارکردی می‌تواند به شکل‌های زیر باشد:

  • انجام کارهایی که می‌دانید باید به شخص دیگری واگذار کنید
  • رسیدگی به وظایفی که مسئولیت فرد دیگری است
  • تعیین اهداف برای دیگران که خودشان تعیین نکرده‌اند
  • نگرانی بیش از حد درباره دیگران و مشکلات آن‌ها
  • ارائه مکرر مشاوره به دیگران
  • احساس مسئولیت شخصی برای احساسات و خوشبختی فرد دیگری

بیش‌کارکردی فقط انجام دادن کار بیش از حد نیست. همچنین شامل بیش از حد فکر کردن و احساس کردن به جای دیگران است، به شکلی که با خودکارآمدی آن‌ها تداخل ایجاد می‌کند.
نکته کلیدی اینجاست. به گفته لین، بیش‌کارکردی همیشه ناشی از اضطراب است. او می‌نویسد: “این اضطراب ما را در حالت هشدار بیش از حد نگه می‌دارد. ترس از شکست یا ناامید کردن دیگران دائماً ما را در حالت عملکرد بالا نگه می‌دارد.”
این موضوع به ویژه دشوار است اگر حس ارزشمندی ما مستقیماً به نیاز ما برای دیده شدن به عنوان فردی با عملکرد بالا توسط دیگران مرتبط باشد. اوه.
وقتی شما بیش‌کارکرد هستید، همیشه منجر به کم‌کارکردی شخص دیگری می‌شود. به عنوان یک رهبر، با وجود نیت خوبتان، ممکن است رشد تیم خود را محدود کنید.

چگونه بر بیش‌کارکردی غلبه کنیم؟
لین شش مرحله برای غلبه بر تمایل به بیش‌کارکردی را توصیف می‌کند:

  1. آگاهی از اضطراب خود را تقویت کنید و اینکه چگونه شما را به عمل وادار می‌کند. تمایل خود به کنترل یک موقعیت یا فرد را متوجه شوید. از خود بپرسید اضطراب شما از کجا می‌آید و چرا می‌خواهید آن موقعیت را کنترل کنید.
  2. تحمل ناراحتی ناشی از رها کردن را یاد بگیرید. کنجکاو باشید که اگر دخالت نکنید، نگران چه چیزی هستید. وقتی متوجه اضطراب خود شدید، کاری جدید برای آرام کردن آن انجام دهید. نفس‌های عمیق بکشید. کار دیگری که نیاز به انجام دارد را انجام دهید.
  3. بیش‌کارکردی را به عنوان نوعی آرامش‌بخشی اجباری بشناسید. بیش‌کارکردی اثر دارد. وقتی دخالت می‌کنیم، اضطراب ما به طور موقت کاهش می‌یابد. این تا زمانی کار می‌کند که موقعیت بعدی پیش بیاید و سپس دوباره افزایش می‌یابد. به جای تمرکز بر دخالت یا نگرانی، واکنش خود را متوجه و مسئول آن باشید.
  4. به خودتان لطف و صبر کنید. تغییر یک واکنش عمیقاً ریشه‌دار زمان می‌برد. من اغلب به رهبرانی که با آن‌ها کار می‌کنم می‌گویم که به محض اینکه به دنبال الگو باشند، آن را حین انجام دادن یا بعد از انجام دادن متوجه خواهند شد. این چیزی است که باید به جای ناامیدی جشن بگیرید. شما در حال آگاه شدن هستید. این یک گام اساسی برای اجرای تغییر است. اگر می‌توانید، به گذشته برگردید و هر چه را که متوجه شدید انجام داده‌اید، جبران کنید.
  5. از مراقبت از خود برای جبران تأثیرات بیش‌کارکردی مزمن استفاده کنید. به گفته لین: “دست از اصرار و فشار آوردن به خود برای انجام این همه کار برای همه بردارید!” خستگی خود و تأثیر بیش‌کارکردی بر سطح استرس و بدن خود را متوجه شوید. به جای انجام کاری برای دیگران، از خود بپرسید که در حال حاضر به چه چیزی بیشتر نیاز دارید.
  6. مرزهای جدیدی تعیین کنید. به تمام کارهایی که در محل کار انجام می‌دهید، نگاهی بیندازید. واقعاً چه کاری از شما برمی‌آید؟ وظایفی را که به دلیل بیش‌کارکردی به خود اختصاص داده‌اید، مشخص کنید. وقتی مشخص کردید که چه چیزهایی را باید متوقف کنید، در نظر داشته باشید که یک گفتگوی صادقانه با تیم خود داشته باشید. آماده باشید که در حالی که برخی ممکن است احساس راحتی کنند، کسانی که کم‌کارکرد بوده‌اند ممکن است احساس اضطراب کنند.

در نظر بگیرید که با یک کوچ، مشاور یا درمانگر همکاری کنید تا در مسیر حل این مسئله راهنمایی بگیرید. همانطور که لین می‌نویسد: “ممکن است نیاز به یک دوره تدریجی برای رها کردن وجود داشته باشد… زیرا همکاران شما مهارت‌های لازم را برای پذیرش مسئولیت‌هایی که به درستی متعلق به آن‌هاست، یاد می‌گیرند.”


بیست سالگی کلینیک شهروند

در این بخش گزارش تصویری از جشن بیستمین فعالیت کلینیک شهروند را که در هشتم اسفند سال 1402 برگزار شد ، مشاهده می کنید.


سال 1402 مبارک

چهره آرایی زمین در سیر خوش آهنگ زمان رخ می نماید ، تا با اراده نقاش زندگی و معمار پویندگی هم آواز و هم نوا شوی و سال جدیدی توام با حال خوب و صلح با درون را آغاز نمایی.

مثل هر سال تیم تخصصی کلینیک شهروند ضمن آرزوی بهترین ها برای شما شهروند گرامی در کنار شماست تا هر آنچه خوبیست در رابطه حرفه ای با ابزار رشد و آگاهی به شما ارائه دهد .

سال نو مبارک


آموزش مدیریت هیجان در کرج

کانال VIP کلینیک شهروند ، با توجه به وضعیت کنونی جامعه  با آموزش این مهارت شروع به فعالیت کرده است

مدرس دوره : عاطفه موسوی  (مددکار اجتماعی و مربی مهارت های زندگی کودک و بزرگسال)

هزینه اشتراک ماهیانه : 120 هزار تومان ( تخفیف ویژه 25% برای مراجعین عزیز )

اطلاع از شرایط ثبت نام : تلگرام 09123626609 ( موسوی )


به مناسبت هفته سلامت روان

تاثیر متقابل سلامت روان و جسم

در تحقیقات فراوان و طی مطالعات مکرر تاثیر متقابل سلامت روان و جسم به اثبات رسیده است.سلامت روانی و جسمی به طور اساسی به همدیگر ارتباط دارند. فردی که مبتلا به بیماری روانی جدی است، در معرض خطر بیشتری از انواع مختلف بیماری های جسمی قرار می گیرد. برعکس، در فردی که بیماری جسمی مزمن دارد، افسردگی و اضطراب دو برابر بیشتر از فرد عادی عمومی می کند. بیماری های روانی و جسمی می تواند کیفیت زندگی فرد را تحت تاثیر قرار دهند و در طولانی مدت باعث بروز عوارض جدی تری شوند. شناخت و درک ارتباط بین ذهن و جسم می تواند فرد را وادار کند تا از انواع بیماری های جسمی، پیشگیری کرده و بعد از تشخیص هر بیماری به دنبال درمان آن باشد.

افرادی که علائم افسردگی را تجربه می کنند، نسبت به مردم عادی سه برابر بیشتر به بیماری های جسمی مزمن مبتلا خواهند شد. افرادی که تحت بیماری های جسمی مزمن قرار می گیرند، در مقایسه با افراد عادی دو برابر بیشتر دچار حالت خلقی یا اضطراب می شوند. از هر دو نفری که دارای افسردگی و یک بیماری جسمی هستند یک نفر آن ها، در فعالیت های روزانه خود دچار اختلال می شود.

تاثیر بیماری های جسمی بر روان

برخی از شرایط جسمی مزمن می توانند باعث بالا رفتن سطح قند خون و اختلال در گردش خون و عملکرد مغز شوند. افرادی که به بیماری های جسمی مبتلا هستند غالباً استرس عاطفی و درد مزمن را تجربه می کنند. از طرفی استرس و درد مزمن با بروز افسردگی و اضطراب همراه هستند. شواهد نشان می دهد هرچه وضعیت جسمی یک فرد بدتر باشد، احتمال بروز مشکلات روانی در او بیشتر خواهد بود.به همین علت، بیشتر بیماران جسمی به بیماری های روانی مبتلا می شوند.

تاثیر بیماری روانی روی جسم

روان و جسم فرد تحت تأثیر فرایند های فیزیولوژیکی، عاطفی و همچنین عوامل اجتماعی مانند درآمد و مسکن قرار می گیرند. این سه عامل می توانند احتمال ابتلا فرد را به بیماری روانی یا جسمی افزایش دهند.

بیماری های روانی می توانند باعث بروز برخی عوارض در مبتلایان به این بیماری شوند، از جمله:

  • سطح انرژی و توانایی فرد را کاهش دهند.
  • باعث اعتیاد فرد به مواد مخدر و الکل شوند.
  • بر عملکرد اجتماعی و رفتاری فرد تأثیر بگذارند.
  • انگیزه فرد را برای مراقبت از سلامتی خودش کاهش دهند.
  • حساسیت فرد را برای ابتلا به بیماری های جسمی افزایش دهند.
  • تعادل هورمونی و چرخه خواب فرد را مختل کرده و باعث اختلال در خوردن و خوابیدن فرد شوند.
  • بیمار ممکن است طیف وسیعی از علائم جسمی را تجربه کند. حتی بسیاری از دارو های روان پزشکی منجر به بروز عوارض جانبی مانند افزایش وزن و بیماری های قلب می شوند. این علائم به نوبه خود می توانند میزان آسیب پذیری فرد در برابر بیماری های جسمی را افزایش دهند.

بیماری های روانی تقریباً بر هر سیستم بیولوژیکی بدن تأثیر می گذارد.

برخی تغییرات در سبک زندگی می توانند بر سلامت جسمی و روان شما تأثیر بگذارند.

ورزش

فعالیت بدنی و ورزش، روش عالی برای حفظ سلامت جسمی و بهبود سلامت روان است. تحقیقات نشان می دهد که انجام ورزش بر آزاد سازی و جذب اندروفین در مغز تأثیر می گذارد. حتی پیاده روی تند در10 دقیقه هوشیاری ذهنی، انرژی و روحیه مثبت شما را افزایش می دهد. فعالیت بدنی به معنای هر حرکتی است که بدن مجبور شود از عضلات استفاده کنید و انرژی خود را افزایش دهید.

ورزش های ذهنی مانند یوگا نیز می توانند کیفیت زندگی شما را به میزان قابل توجهی بهبود ببخشند.

رژیم غذایی

تغذیه خوب یک عامل مهم در تأثیرگذاری جسم و روان شما می باشد.

یک رژیم غذایی متعادل و سالم، شامل مقادیر مناسب موارد زیر است:

  • پروتئین
  • آب فراوان
  • ویتامین ها
  • مواد معدنی
  • چربی های اساسی
  • کربوهیدرات های پیچیده

غذایی که می خوریم می تواند در درمان، مدیریت و پیشگیری از بیماری های روانی از جمله افسردگی و آلزایمر تأثیر بگذارد.

سیگار کشیدن

استعمال دخانیات تأثیر منفی بر سلامت روانی و جسم دارد.

بسیاری از افراد با مشکلات سلامت روان معتقدند که استعمال سیگار علائم آن ها را تسکین می دهد، اما این تأثیرات فقط کوتاه مدت است. نیکوتین موجود در سیگار با مواد شیمیایی موجود در مغز تداخل دارد. دوپامین در مغز یک ماده شیمیایی است که بر احساسات مثبت تأثیر می گذارد. اغلب افراد مبتلا به افسردگی دوپامین کمی دارند. نیکوتین به طور موقت سطح دوپامین را افزایش می دهد. اما در دراز مدت، این باعث می شود فرد احساس کند که برای تکرار احساس مثبت به نیکوتین بیشتری نیاز دارد، برای همین فرد سیگار بیشتری می کشد.

  • افراد مبتلا به افسردگی دو برابر بیشتر از افراد دیگر سیگار می کشند.
  • افراد مبتلا به اسکیزوفرنی سه برابر بیشتر از افراد دیگر سیگار می کشند.
پسوریازیس
  • پسوریازیس وضعیتی است که معمولاً با زخم های پوسته پوسته قرمز روی سطح پوست مشخص می شود، اما اثرات آن فراتر از علائم پوستی است.
  • پسوریازیس یک وضعیت سیستم ایمنی بدن است که معمولاً در اثر استرس ایجاد می شود.
  • پسوریازیس بیماری می تواند بر سلامتی روانی و همچنین جسم تأثیر بگذارد.

در یک تحقیقات مشخص شده:

  • یک سوم مبتلایان با اطرافیان خود مشکل دارند.
  • 85٪ مبتلایان برای بیماری خود احساس ناراحتی می کنند.
  • یک سوم مبتلایان در مورد وضعیت خود احساس تحقیر می کنند.
  • تقریباً یک سوم مبتلایان به پسوریازیس اضطراب و افسردگی را تجربه می کنند.
  • 10% افراد مبتلا به پسوریازیس اعتراف کرده اند افکار و تصمیم به خودکشی داشتند.

با این حال، گزارشی اخیر از انجمن متخصصان پوست انگلیس (BAD) نشان می دهد که تنها 4٪ از مبتلایان به مشاور مراجعه می کنند.

برای بررسی میزان سلامت روان خود می توانید حداقل 5 آزمون شخصیت را انجام دهید و آنلاین تفسیر و توصیه های لازم آن را دریافت کنید.

شماره واتساپی جهت برقراری ارتباط : 09121213495




مشاوره خانواده و ازدواج

مشاوره خانواده و ازدواج


جستجو

آخرین مطالب منتشر شده